بعضی آدمها را نمیشود فراموش کرد...حتی بعضی ها که فقط نگاه میکنند و رد میشوند...
زمان می گذرد و تو میفهمی که هیچ وقت فراموششان نکرده ای ... و آنها هیچگاه از این حس تو باخبر نمیشوند.... گوشه ای میشوند در قلبت....زمان میگذرد , اما کم رنگ نمیشوند....و تو احساس میکنی که باید.... باید آن گوشه ی توی قلبت را توی بشقاب بگذاری و بشقاب را بگذاری روی میز , بگذاری جایی جلوی دید آدمهای دیگر تا تماشا کنند که آنها را هرگز فراموش نکرده ای....
پ.ن.1 از شنیدن صدات , بعد این همه مدت, اونم با یک تماس غیر منتظره, خوشحال شدم. بهترین ها رو برات آرزو میکنم .....
پ.ن. 2 دوستان عزیزم , میام بزودی با یک پست مفصل از ماجرای کلاسها و تدریس و دانشجوهای جدید و پست جدیدم
عصر پاییزی.......برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 19