سلام و صد سلام به عزیزان این خونه مجازی
امیدوارم خوب وخوش وسلامت باشید . طاعات و عباداتتون هم مقبول درگاه قادر مطلق
عارضم به خدمت عزیزان که این روزهای آخر ماه رمضان بس عجیبن....ازطرفی خوشحالیم که به عید فطر و تعطیلات نزدیک میشیم و از طرفی هم دلتنگ این روزها و برکت خاصشون میشیم.....اما خب قانون دنیا اینه که هر شروعی پایانی هم داشته باشه..... انشالله همیشه شروعها به شادی و پایان ها به دلخوشی باشه . همه سلامت و تندرست باشن.
دو شب پیش خبردار شدیم که پدر همسر اندکی کسالت داشتن و بستری بودن البته خوشبختانه به خیر گذشته اما خب ما وظیفه خودمون دونستیم که به ایشون برای عیادت سر بزنیم و همین بهانه ای شد برای تغییر در برنامه سفرمون و علیرغم گرمای بالای 50 درجه جنوب ، راهی شدن به سوی شهر ودیار و آغوش گرم مادر خانمی مهربان و لبخندهای پدر....و برادر عزیز تازه داماد و عضو جدید خانواده چهارنفری مون عروس جان مان
انشالله فردا عازم خواهیم بود و بعد از تازه کردن دیداری با خانواده هامون به یک سفر کوتاه سه روزه میریم و هفته اینده برمیگردیم به روال زندگی و انشالله فکرکنم دیگه تا هفته اینده هم کلاسهای دوره تابستون شروع میشه و دوباره کلاس و تدریس و دانشجو و تریبون
پیشاپیش فرا رسیدن عید فطر رو هم به همه عزیزان تبریک میگم و براتون آرزوی سلامتی ، تندرستی و خوشبختی دارم.
انشالله تا ماه رمضان آینده همه در پناه خدا تندرست باشن و از تعداد هیج خانواده ای کم نشه و همه در کنار هم باشن و شاد وخوشبخت.
خدایا مراقب همه مون باش
مثبت و شاد باشید
سعی میکنم از شهر زیبا و رودخونه با صفاش براتون عکس بیارم سوغاتی انشالله
پ.ن. بعد از اون همه زحمتی که برای نوشتن قسمت آخر سفرنامه عتبات عالیات کشیدم و همش پرید دیگه انگیزه ای برای دوباره نوشتن نداشتم ..... هرچند که خیلی دوست دارم قسمت آخر رو هم بنویسم و بار این کار نا تمام رو از روی دوشم بردارم ......
عصر پاییزی.......برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 13