حال دلم در این آخرین ساعات باقی مونده به سفر و دیدار یاران، قابل وصف نیست.....
شوقی بی نظیر اما به نوعی مبهم و گنگ سراسر قلبم رو اشغال کرده..... مدام نوایی زیر گوشم نجوا میکند "عباس.....عباس.....عباس....." و دلم از عشق زیر و رو میشود.....
دعاگوی عزیزان هستم، مخصوصا عزیزان این خونه مجازی، آبجی جونم، خانم دکتر گل نرگس جونم، باور جونم، بهامین جونم، و بقیه دوستان ....
عصر پاییزی.......برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 27